کتاب ابله
خلاصه کتاب ابله:
در یکی از روزهای آخر نوامبر ساعت نه صبح قطاری روی ریل راه آهن وارسا – پترزبوگ با آخرین سرعت به شهر پترزبوگ نزدیک میشد . هوای صبحگاهی آن قدر مرطوب و مه آلود بود که روشنایی روز با هزاران سختی خود را نمایان میکرد و چند متر آن طرف تر از پنجره های قطار هیچ چیز قابل تشخیص نبود . برخی از مسافران این قطار از خارج از کشور بازمیگشتند اما واگن درجه سه پر بود از انسان های ناچیز …
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.